گوگل دیتا استودیو به شما اجازه میدهد که داشبوردهای کاربردی و زیبایی برای دادههای(Data) کاربران از وبسایت خود بسازید و مهمتر از آن ارزیابی های مختلف و مفیدی داشته باشید. در گذشته داشبوردها به وسیله داشبوردهای آماده ی گوگل آنالیتکس قابل بازیابی و تحلیل بود و یا از گزارشات ابزارهای تکنولوژیک استفاده می کردند. این موضوع باعث میشد که کاربران از ابزارهای تحلیلی مختلفی استفاده کنند تا بتوانند KPI های خود را بررسی کنند و این امر برای کاربران سختی دو چندان داشت.
دیتا استودیوی گوگل این امکان را می دهد که بتوانید داشبوردهای دلخواه خود را بسازید، این در صورتی است که دادهها هم از منابع متعدد خروجی میگیرند. شما میتوانید داده ها را از گوگل آنالیتکس، گوگل اد وردز، وبمسترگوگل یا Google search console و حتی از سرویس های دیگری مثل Bing Ads, Facebook Ads, Linkedin, Twitter و غیره استخراج کنید. اینها به عنوان ارتباط دهنده (Connector) در نظر گرفته میشوند.
رای آموزش این موضوع، ما قصد داریم بررسی اجمالی از وب سایت و داشبورد سئو دیتا استودیو را بسازیم. برای این داشبورد، ما دو ارتباط دهنده برای دیتا استودیو استفاده میکنیم.
این آموزش به ۷ مرحله تقسیم میشود تا دیتا استودیویی مثل دیتا استودیو زیر ساخته شود.
وارد سایت دیتااستودیو می شویم و با اکانتی که می خواهید داشبورد گوگل انالیتکس و گوگل سرچ کنسول را بسازید، sign in کنید.
زمانیکه sign in شدید میتوانید اولین گزارش خالی خود را بسازید. برای این منظور به سادگی می توانید بر “+” کلیک کنید تا قالب گزارش خالی (Blank Report) باز شود. البته گزارشهای پیش ساخته دیگری نیز وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید. اما ما در این بلاگ اموزشی نحوه ساخت یک گزارش خالی را بررسی میکنیم.
ادامه مراحل دیتااستودیو گوگل و راه اندازی داشبورد را در بلاگ دنبال کنید
ریتاررگتینگ یا هدف گیری مجدد به گونه ای از بازاریابی گفته میشود که در آن، شما کاربرانی که در گذشته از وبسایت شما بازدید کردهاند را با انواع تبلیغات آنلاین در سراسر صفحات وب هدفگیری میکنید.
طبق آمار در اکثر وبسایتها تنها ۱ تا ۲ درصد از کاربران در اولین بازدید از وبسایت خرید کرده یا در وبسایت ثبتنام میکنند. ریتارگتینگ ابزاریست که به شرکتها و وبسایتها کمک کرده تا به ۹۸ درصد باقی مانده از کاربران که در همان بازدید اول خرید یا ثبتنامی انجام ندادهاند دست یابند.
در ریتارگتینگ شما تنها کاربرانی را هدف گیری میکنید که در گذشته از وبسایت شما بازدید کرده و آشنایی اولیه با برند شما را کسب کرده اند. در ریتارگتینگ شما میتوانید انتخاب کنید که تنها کاربرانی که به بخش خاصی از سایت شما رفته یا به طور کلی از وبسایت شما بازدید کردهاند هدف گیری مجدد شوند، در هر صورت به شما ضمانت داده میشود که شما تنها بابت کاربرانی پول میپردازید که قبلا از وبسایت شما بازدید کردهاند.
در تبلیغات آنلاین معمولی و رایج شما باید تبلیغات خود را برای هدف گیری افرادی که در سطح اولیه قیف خرید شما قرار میگیرند انجام دهید، زیرا در این نوع از تبلیغات، تبلیغ شما به تمامی افرادی که حتی وبسایت شما را ندیدهاند نمایش داده میشود. در این نوع تبلیغات شما باید به معرفی شرکت خود، جلب اعتماد، به طور موثری برندینگ و کارهایی از این دست بپردازید.
ریتارگتینگ یک تکنولوژی بر اساس کوکی (cookie) است که از یک کد جاوا اسکریپت برای دنبال کردن کاربران شما در تمامی فضای وب به صورت ناشناس استفاده میکند.
روش کار ریتارگتینگ به این شکل است که شما کد ساده و کوچکی که معمولا به نام پیکسل یا SDK شناخته می شود را در بخش خاصی از سایت یا در تمامی صفحات سایت خود قرار میدهید. SDK یا پیکسل برای کاربران وبسایت شما غیر قابل مشاهده بوده و مهم تر از همه اینکه بر روی عملکرد وبسایت شما تاثیری نمی گذارد. هر مرتبه که یک کاربر جدید به بخشی از وبسایت شما که در آن پیکسل یا SDK را پیاده سازی کرده اید بیاید، این کد یک کوکی بر browser کاربر مورد نظر را میگذارد و آن کاربر را به فضایی که به آن “مخاطبین” گفته میشود اضافه میکند. بعد از این هر بار که این کاربر نشان شده در فضای وب فعالیت کند، این کوکی بهشرکت تبلیغاتی که با شما همکاری میکند این اجازه را میدهد که وی را شناسایی کرده و تبلیغات مورد نظر شما را به آن کاربر نشان دهد و این اطمینان حاصل میشود که تبلیغات شما تنها به کاربرانی نمایش داده میشود که قبلا از وبسایت شما بازدید کرده اند. تعداد کاربران سایت شما تاثیر بسیار زیادی بر موفقیت کمپین های ریتارگتینگ شما دارد. حتی اگر آمادگی برای شروع یک کمپین ریتارگتینگ را ندارید، من به شما شدیدا توصیه می کنم که شروع به ساختن “مخاطبین” خود کنید، چون با توجه به ضرب المثل معروف ما ایرانی ها ” هرچی پول بدی آش میخوری! “، زمانی که بخواهید کمپین خود را ران کنید، تعداد بیشتری کاربر هدف گرفته دارید و درنتیجه نتیجه بهتری میگیرید و کمپین موثر تری خواهید داشت.
همیشه با آنالیز از بازار شروع کنید. قبل از پیشروی، باید یک دید واقعی و مشخص از نحوه عملکرد محصولات یا خدمات در صنعت داشته باشید. یکی از راههای آن، این است از مشتریها بازخورد بگیریم و همزمان می توانید از KPI برای این گونه اطلاعات استفاده کنید.
شناسایی اینکه رقبایتان کجاها موفق میشوند و یا اینکه شکست می خوردند، می تواند بینش قوی به شما بدهد. این موضوع کمک شایانی برای انتخاب و شناسایی مسیرها و نواحی که نیاز هست برای رسیدن به مخاطب خود، هدف قرار دهید را برایتان مشخص می کند.
ابزارهای آنلاین خوبی برای این کار هستند که می توانید از آنها کمک بگیرید. ابزارهایی پولی مثل سیملار وب نیز می توانید استفاده کنید و به کمک آنها تفکیک خوبی از عملکرد دیجیتال خود بدست آورید و به راحتی به شما کمک می کند که بتوانید خودتان را در دنیای آنلاین با دیگران مقایسه کنید.
شما باید به حداقل به دنبال ۳-۶ هدف مشخص و معین برای هر کمپین خود داشته باشید. از خودتان سوال کنید:
هر چقدر در این مرحله دقیقتر باشید، بهتر خواهد بود. استراتژی بازاریابی دیجیتال روندی است که جزئیات در آن بسیار دخیل است بنابراین همواره باید تلاش کنید که به سمتی بروید که بدانید چه کسانی را هدف قرار داده اید و قصد دارید چه چیزی از آنها بگیرد.
جهت موفقیت در اندازهگیری درست کمپین نیاز است که حداقل ۵-۱۰ (KPI) که بتوانید تاثیر آنها بر روی موفقیت های کمپین را بررسی کنید.
به عنوان مثال، اگر یکی از اهداف شما افزایش sign up از یک محتوا باشد، می توانید KPI هایی که مربوط به نرخ پرش (bounce rate) صفحه فرود (landing page) را بررسی کنید. موفق یا ناموفق، این نوع از اطلاعات می تواند این توانایی را به شما بدهد که به مرور زمان بهتر و بهتر شوید.
نهایتا، این KPI ها باید به اهداف نگرش بازاریابی دیجیتال شما جهت دهد و در پایان، پروسه باید به شما نمایی مشخص از موفقیت کمپین ارائه کند، و اینکه ایدههای کمپین دیجیتال شما آن طور که میخواستید بوده اند یا نه!
همیشه بودجه موضوع سختی بوده است. این موضوع مهم است که پتانسیلهای کمپین را با بستن برنامه بودجه و اختصاص هزینه های کم، محدود نکنیم. اگرچه، همه تصمیمات باید به وسیله ROI های بازاریابی به درستی انجام شود.
شما باید این موضوع را مورد توجه قرار دهید که بودجه شما چطور مصرف خواهد شد، و این موضوع هم ضروری است که از آغاز واقع بین باشید. موارد زیر را مدنظر قرار دهید:
برای مثال، اگر شما برای تبلیغات اینترنتی PPC برنامهریزی میکنید که با سرچ گوگل دیده شوید، سرمایه این کار باید در این مرحله از فرایند توسعه کمپین مورد توجه قرار گیرد.
پرسونای یک خریدار، تفکیکی از مشتری ایدهآل که به عنوان نمایندهای از بخش مشخصی از مخاطبان هدف شماست.
بر اساس ویژگیها و خصوصیات کاملا واقعی – مثل سن، شغل، درآمد و غیره. یک پرسونای خوب برای خریدار باید به قلب چالشها و اهداف اصلی خریداران رسوخ کند و به عنوان استراتژی اصلی کمپین شما عمل کند.
با شناسایی اهداف و چالشهایی که با آن روبه رو هستید، میتوانید با مراحل زیر شروع کنید:
به راحتی می توان یک ایده خوب برای کمپین را به وسیله انتخاب یک کانال اشتباهی از بین برد. این یک اشتباه ساده بازاریابی دیجیتال است. اگرچه با داشتن شناخت قوی از مخاطب و اهدافتان می توانید بر این مشکل فائق بیایید.
نگرانی اصلی این است: کدام کانالها به شما اجازه میدهند که پیغامهای اصلی خود را به مخاطب هدفتان بفرستید؟ (PPC، بازاریابی ایمیلی، تبلیغات نمایشی، بازاریابی تولید محتوا، رسانههای اجتماعی(social media)، بازاریابی رابطهمند(affiliate marketing) و غیره.) پاسخ دادن به این سوال کمک میکند که بتوانید به اهداف بازاریابی خود برسید.
وقتی که یک استراتژی دیجیتال برای یک کمپین دارید، نیاز است که با بخش ویژهای از مخاطبان هدف دست و پنجه نرم کنید. برای روشن شدن این امتیاز، کمپینهای بازاریابی دیجیتال شما باید در ۳ دسته طبقه بندی شوند:
هر نوع از مطلب مخاطب خاصی را در مراحل مختلف از این مسیر هدف قرار می دهد، در هر مرحله نیاز است که تعاملات مختلفی برای درگیری و ارتباط با مخاطب خاص صورت گیرد.
در این مرحله، شما ایدههایی که برای آگاهی از برند خود آماده کردهاید، نرخ تبدیل و پرورش محتوا بر اساس بینش مخاطب و کلیدواژهها خواهید داشت. باقی مراحل فاز اجرا، شامل ۳ مرحله کلیدی است:
زمانبندی
قبل از تولید محتوای دیجیتالی، شما باید فهم دقیقی از چارچوب زمانی کمپین خود داشته باشید. این موضوع کمک میکند که زمان را تقسیم بندی کنید و به طور موثری منابع را در تمام کمپین دیجیتال خود اختصاص دهید.
تولید دارایی
حالا زمان آن فرا رسیده است که ایدههای جذاب دیجیتال مارکتینگ به داراییهای دیجیتالی که برای توزیع در دنیای واقعی آماده شده اند، تبدیل کنید.
برنامهی توزیع
در این قسمت است که شما باید مشخص کنید که هر قسمت از محتوای دیجیتال چطور و کجا باید برود و چه کسی باید مسئول هر فرایند متنوع از آن باشد. شما باید این موضوع را مورد توجه قرار دهید که هر کدام از قسمتهای مختلف محتوای شما با محتوای کلی مطابقت داشته باشد.
به عنوان مثال، اگر شما پستی در بلاگ دارید که به لینک دانلودی ارجاع داده شده است، نیاز است که محتوای قابل دانلود قرار دهید.
۶.گزارشدهی
اندازهگیری کمپینهای دیجیتال بسیار ضروری است. اگر شما کمپینهای خود را اندازهگیری نکنید، هیچ راه موثر و قابل اعتمادی نخواهید داشت که بتوانید آنها را توسعه دهید.
بسته به زمانی که کمپین طول میکشد، باید سیستم گزارشدهی را تنظیم کنید که به شما اجازه بررسی و اندازهگیری میزان پیشرفت کمپین را به وسیله آمارها و شاخصها عملکردی بدهد. اگر مدت زمان کمپین شما کوتاه باشد، ممکن است زمان کافی برای استفاده از نتایج جهت بهبود کمپین وجود نداشته باشد اما می توان از آنها برای تاثیر گذاشتن بر کمپینهای آتی استفاده کنید.
هر چقدر بیشتر بتوانید اندازهگیری کنید (دیتای بیشتری می توانید جمعاوری کنید، KPI های بیشتری را بررسی می کنید، آمارها، گرافها، متریکهای بیشتری برای شناخت مخاطبان استفاده کنید) بیشتر می توانید کمپین دیجیتال خود را بررسی کنید و بیشتر می توانید خودتان را وفق دهید وقتی کمپینی بهدرستی کار میکند و یا اینکه وقتی به میزانی کمی خوب است.
افیلیت مارکتینگ جز روشهای بازاریابی است که میتواند تأثیر مستقیم بر روی فروش محصولات داشته باشد. درواقع این نوع بازاریابی توسط افرادی خارج از کسبوکار انجام میشود. به بیان ساده در افیلیت مارکتینگ یا بازاریابی پورسانتی پیشنهاد خرید یا معرفی محصول بر روی وبسایت و یا وبلاگ ناشر افیلیت قرار داده میشود و اگر این تبلیغات منجر به فروش محصول شود، مبلغی از طرف صاحب محصول به ناشر افیلیت که بازاریابی محصول را انجام داده، پرداخت میشود.
در برنامههای افیلیت مارکتینگ (affiliate program)، اهداف و شاخصهایی برای سنجش میزان نتیجهبخش بودن تبلیغات در نظر گرفته میشود. این شاخصها میتواند کلیک کاربر بر روی لینک تبلیغات، خریداری محصول یا وارد کردن ایمیل توسط کاربر باشد. آنگاه اگر تبلیغ در آن سایت نتیجهبخش باشد، بر اساس میزان فروش و یا با روشهای دیگر به صاحب سایت مبلغی پرداخت میشود. در ادامه در مورد نحوه محاسبه پرداختی به ناشر تبلیغات توضیح میدهیم. به افیلیت مارکتینگ بازاریابی پورسانتی نیز میگویند.
یک فروشگاه اینترنتی را در نظر بگیرید. این فروشگاه (که اصطلاحاً به آن merchant گفته میشود)، میتواند با استفاده از افیلیت مارکتینگ، فروش محصولات خود را بالا ببرد. merchant با سایتهایی که قصد کسب درآمد از طریق معرفی محصول را دارند ارتباط برقرار میکند. این سایتها که به آنها ناشران افیلیت مارکتینگ گفته میشود، با قرار دادن تبلیغات بنری یا متنی در سایتشان و لینک به سایت merchant پیشنهاد خرید محصول را به بازدیدکنندگان میدهند. درصورتیکه بازدیدکننده بر روی لینک کلیک کند و از آن سایت خرید کند، merchant مبلغی را به ناشر تبلیغات پرداخت میکند. این مبلغ میتواند مبلغی مشخص (برای عضویت در خبرنامه و یا دانلود محصولات) و یا درصدی از فروش محصول باشد.
نکته قابلتوجه دیگر این است که اگر بازدیدکنندهای بر روی لینک افیلیت کلیک کند، ولی در آن لحظه تصمیم به خرید نگیرد و بعداً با مراجعه به سایت آن محصول یا محصولی مشابه آن را بخرد، با توجه به ثبت اطلاعات توسط کوکیهای سایت merchant و ناشر افیلیت، خرید از طریق معرفی ناشر افیلیت ثبتشده و مبلغی از فروش به ناشر افیلیت پرداخت میشود.
درواقع صنعت افیلیت مارکتینگ شامل سه گروه میشود:
برنامههای مختلفی در افیلیت مارکتینگ با توجه به روشهای متفاوت پرداخت قابل پیادهسازی است. با در نظر گرفتن هدف خود از افیلیت مارکتینگ میتوانید از انواع مختلف برنامههای افیلیت استفاده کنید.
IGTV پس از آپدیت اینستاگرام برای شما فعال خواهد شد.پس از آپدیت اینستاگرام آیکون
را در بالای پروفایل خود می بینید. با کلیک بر روی آن، به تلویزیون اینستاگرام وارد میشوید و در مقابل خود دنیایی از ویدئوهای طولانی اینستاگرام را خواهید دید. ویدئو IGTV را هم میتوانید مانند پست و استوری برای دوستان خود در دایرکت ارسال کنید. ویدئوهایی که در چند تب برای تماشا قرار گرفته اند:
هر کاربر میتواند کانال IGTV و اشتراکگذاری ویدئو داشته باشد. ویدئوهای IGTV را میتوان در اپلیکیشن اینستاگرام، اپلیکیشن مستقل IGTV و به صورت مستقیم در صفحه پروفایل هر شخص با کلیک بر روی عکس پروفایل او دید.
در IGTV ویدئوها را با ویژگیهای زیر می توانید آپلود کنید:
متناسب با تعداد فالوئرها، میتوانید ویدئو با زمانهای متفاوت در IGTV به اشتراک بگذارید. اگر پروفایل کوچک و با تعداد فالوئر کمی دارید، برای استفاده از IGTV ، با محدودیت زمانی مواجه خواهید شد و حداکثر زمان ویدئوی شما می تواند ده دقیقه باشد. همچنین حداقل زمان ویدئو در IGTV ، ۱۵ ثانیه است. برای اکانتهای بزرگتر، امکان اشتراکگذاری ویدئو تا یک ساعت هم وجود دارد. ولی این ویدئوها با گوشی قابل آپلود نیست و تنها باید با کامپیوتر آپلود شود.
فرمت ویدئو باید MP4 و با رزولوشن حداقلی ۷۲۰ پیکسل باشد. همچنین، فراموش نکنید که ویدئو را به صورت vertical (و نه به صورت landscape ) ضبط کنید.
میتوانید برای ویدئوها یک cover photo قرار دهید. سایز این تصویر باید ۴۲۰px در ۶۵۴px باشد. در حال حاضر، امکان ویرایش و تغییر تصویر کاور بعد از آپلود ویدئو وجود ندارد.
یک ویژگی خوب IGTV ، وجود توضیحات در زیر ویدئوهاست. مخصوصا اینکه میتوانید لینک سایت یا بلاگ خود را در آن قرار دهید و این لینک قابلکلیک است.